سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند : اى امیر مؤمنان چه مى‏شد اگر موى خود را رنگین مى‏کردى ؟ ] رنگ کردن مو آرایش است و ما در سوک به سر مى‏بریم [ و از سوک رحلت رسول خدا ( ص ) را قصد دارد . ] [نهج البلاغه]
پرتو
 
ماجرای جالب معمم شدن یک طلبه توسط مقام معظم رهبری

به گزارش مرکز خبر حوزه، افرادی که برای فراگیری علوم اهل‌بیت(ع) و نشر آموزه‌های آنان وارد حوزه علمیه می‌شوند، می‌دانند که پس از چند سال به لباس مقدس سربازی امام زمان(عج) ملبس خواهند شد. هر طلبه‌ای دوست دارد به دست کسی معمم شود که دارای جایگاه علمی، اخلاقی و معنوی بالایی باشد، از این رو هرساله طلاب زیادی به دست مراجع عظام تقلید و اساتید برجسته اخلاق معمم می‌شوند. اما ملبس به دست نائب امام زمان‌‌(عج) آرزویی که در میان تمامی طلاب مشترک است.



حجت‌الاسلام محمد حسن ترابی، طلبه پایه شش مدرسه علمیه خاتم‌الانبیاء، از جمله طلابی است که به این آرزو رسیده است و به دست مبارک مقام معظم رهبری ملبس به لباس مقدس سربازی امام زمان‌(عج) شد.

*برای معمم شدن دودل بود که ...!

وی درباره معمم‌ شدن خود گفت: در میلاد امام رضا(ع) قرار بود تعدادی از طلاب مدرسه ملبس شوند؛ من هم که هنوز پایه شش را تمام نکرده بودم، برای معمم شدن دو دل بودم، از این رو استخاره‌ای گرفتم و پاسخ استخاره این گونه آمد که اگر این کار را انجام دهی، تا پایان عمر برای تو پشیمانی دارد! از این رو منصرف شدم.

*دلیل پشیمانی در استخاره را فهمیدم!

حجت‌الاسلام ترابی ادامه داد: در ایامی که مقام معظم رهبری در قم حضور داشتند، همراه یکی از دوستان به تیپ امام صادق(ع) رفته بودیم، متوجه شدیم که در این مرکز از طلابی که مایل به ملبس شدن به دست مقام معظم رهبری هستند، نام‌نویسی می‌کنند. این جا بود که دلیل پشیمانی در استخاره گرفته شده را فهمیدم، از این رو به هر زحمتی که بود نام نویسی کردیم.

وی به پایان سفر مقام معظم رهبری به قم و لغو شدن برنامه عمامه گذاری اشاره کرده و تصریح کرد: با توجه به این که این برنامه لغو شده بود، ما بسیار ناراحت بودیم و لباسی نیز برای این کار تهیه نکردیم، اما با تمدید شدن یک روزه حضور مقام معظم رهبری در قم، یک ساعت مانده به اذان ظهر، تماس گرفتند که مراسم عمامه‌گذاری برگزار می‌شود و باید فوری خود را به دفتر مقام معظم رهبری برسانی.

* یک عبای بزرگ را با سوزن و سنجاق اندازه نمودیم!


این طلبه با بیان این که در این فرصت کم تنها می‌توانستم خود را به دفتر آقا برسانم، گفت: در ابتدا فکر می‌کردم که پس از گرفتن کارت فرصتی برای تهیه لباس در اختیار داریم، ولی متوجه شدم پس از گرفتن کارت باید به داخل دفتر بروم؛ از این رو لباسی از دیگر طلاب امانت گرفتم و با کمک یکی از طلاب عبای بزرگی هم که به دست آورده بودم را با سنجاق و سوزن ته‌گرد اندازه نمودیم!

* به هیچ قیمتی نمی‌خواستم فرصت را از دست بدهم

وی با تأکید بر این که به هیچ قیمتی حاضر نبودم این فرصت را از دست دهم،‌ به اشتیاق دیگر طلاب برای حضور در محضر مقام معظم رهبری اشاره کرده و گفت: زمانی که در میان طلاب به دنبال لباس می‌گشتیم، آنها به من پیشنهاد می‌کردند که حاضر هستند چند ماه شهریه یا فلان مبلغ را به من بدهند و در عوض کارت ورود را از من بگیرند، ولی تنها مسئله‌ای که در آن لحظه تمام ذهن من را مشغول کرده بود، فقط رفتن به محضر آقا بود.

* می‌خواستم به نائب امام زمان‌(عج) بگویم، اما...!

حجت‌الاسلام ترابی گفت: از زمانی که برای حضور در محضر مقام معظم رهبری و ملبس شدن به دست ایشان نام‌نویسی کردم، همواره فکر می‌کردم که در لحظه دیدن ایشان چه سخنی بگویم که کامل و جامع باشد. پس از انتظار بالاخره آقا تشریف آوردند و زمانی که نوبت عمامه گذاشتن بر سر من شد، جلو رفتم و خواستم جمله‌ای که آماده کرده بودم را بگوییم که زبانم بند آمد و من محو تماشای چهره ایشان شدم!

وی با اشاره به این که همواره آرزو داشتم پشت سر معظم‌له نماز بخوانم، اظهار داشت: از آنجایی که مراسم عمامه گذاری تا اذان ظهر به طول انجامید، نماز را نیز به جماعت پشت سر آقا خواندیم؛ من دراین لحظه خدا را شکر کردم که هم به دست نائب امام عصر(ع) ملبس شدم و هم نماز را پشت سر ایشان خواندم.

* انشاءالله لباس همیشگی شما باشد

این طلبه خاطرنشان ساخت: سخنی که ایشان به همه می‌فرمودند، این بود که خدا شما را از علمای عامل قرار دهد ولی با توجه به این که من کم‌ سن‌ و سال‌ترین شخص در آن جمع بودم، با لبخندی علاوه بر آن جمله گفتند که انشاءالله لباس همیشگی شما باشد.

* سخنی دوستانه با طلاب

وی در پایان در توصیه‌ای دوستانه به طلابی که بر خود سخت می‌گیرند و با عناوینی که ما هنوز آمادگی نداریم، این لباس ما را با محدودیت‌هایی همراه می‌سازد و... از زیر مسئولیت ملبس شدن شانه خالی می‌کنند، گفت: باید بدانیم که هدف ما از حضور در حوزه چیست؟ باید برای رسیدن خود و دیگران به سعادت و اجرای قوانین الهی در جامعه گام برداریم؛ در این شرایط اگر بخواهیم تأثیرگذار باشیم و آنها را به سوی خود جذب نماییم باید ملبس شویم.

 

 


نوشته شده توسط احسان امیری 90/2/1:: 8:6 صبح     |     () نظر
درباره

پرتو

وضعیت من در یاهـو
احسان امیری
ای یاد تو شورافکن و پیغام تو پر جوش * آوای تو نجوای هزاران لب خاموش * آنجا که تو رخساره نمایی همه چشمند * وانجا که سخن ساز کنی جمله جهان گوش * در سینه ترا گر نه غم خلق جهانست * از نای تو شکوای قرون از چه زند جوش * فریاد تو ویران‌گر بنیان نفاق است * ای پرچم توحید ترا زیب بر و دوش * بانک تو خروشی است ملامت‌گر تاریخ * برخاسته از نای هزاران لب خاموش * بد خواه تو حشر سرافکنده خویش است * همراه تو با عزت و اکرام هم‌آغوش * تا بر ورق دهر نشیند سخن عشق * هرگز نکند یاد ترا خلق فراموش * پاس تو نگهدارد و جاه تو شناسد * هر با خبر از دانش و هر بهره‌ور از هوش
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ