بیانات مقام معظم رهبری در ابتدای درس خارج فقه 1395/07/05
الحمدلله رب العالمین والصلوة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الأرضین.
دنبالهی حدیث قبل از جناب ابیحمزهی ثمالی از حضرت سجاد (سلاماللهعلیه) که فقراتی از این حدیث را در روزهای قبل خواندیم. «إن زکی خاف ما یقولون»
حالا قبل از آنی که این فقره را عرض بکنم؛ این تذکر را، توجه را بدهم که از مطلبی که ما دیروز در ذیل این فقرهی قبلی گفتیم مثل اینکه سوءبرداشت شده، بعضیها سوءتلقی کردند. خب حالا سوءبرداشت فینفسه چیز مشکلی نیست. لکن وقتی که این منتهی بشود به بگو و مگو و بخصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایهی کدورت و دلچرکینیِ برادران مؤمن از یکدیگر بشود آنوقت این چیز بدی است. بندهی حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایهی اختلاف بین نیروها بشود این را به خدا پناه میبریم. نباید این چیزها را مایهی اختلاف قرار داد.
خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظهی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما، شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که میبیند و میفهمد و فکر میکند که به نفع برادر مؤمناش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها هم، بخصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم. با ملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایهی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.
دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید، حواستان جمع باشد. خب به رادیوی «فردا» یا رادیوی «بیبیسی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ میپردازند، بحث میکنند، تحلیل میکنند، علت چیست، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن میخواهد استفاده کند. ما چه کار باید بکنیم؟ ما باید نقطهی مقابل دشمن حرکت بکنیم.
یعنی مطلب خیلی عادی است، همینطور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیز را مصلحت شما میدانم، میگویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحة لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمة المؤمنین» در همهی صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند. نصیحت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است من باب مثال علاقهمندم. میدانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما میگویم وارد نشو. نمیگویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمیدانیم. من صلاح نمیدانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست.
اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و ... است؛ نه، این حرفها چیست؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بینالله، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال میکنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال میکنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال میکنند. بنابراین نه، ما این فقرهای که دیروز معنا کردیم ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا میکردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا میکنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید. آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.
کلمات کلیدی:
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای گوناگون مردم استانهای مختلف کشور، مشکلات معیشتی مردم را دغدغه عمیق و مستمر خود خواندند و با تأکید بر تکیه بر ظرفیتهای داخلی به عنوان تنها راه حل مشکلات مردم افزودند: برجام، به عنوان یک تجربه، بینتیجه بودن مذاکره با آمریکاییها، بدعهدی آنها و ضرورت بیاعتمادی به وعدههای آمریکا را بار دیگر ثابت کرد و نشان داد راه پیشرفت کشور و بهبود وضع زندگی مردم، توجه به داخل است نه دشمنانی که مدام در منطقه و جهان در حال مانعتراشی برای ایران هستند.
رهبر انقلاب اسلامی، حضور قشرهای گوناگون مردم از استانها و مناطق مختلف کشور را در این دیدار، نشاندهنده این واقعیت دانستند که مردم ایران با وجود زبانها، قومیتها و مذاهب مختلف، یکپارچه و متحد در تلاشند ایران عزیز را به عنوان الگوی معنوی و مادیِ یک کشور اسلامی به جهان معرفی کنند تا دیگر ملتهای مسلمان با ایستادگی در مقابل سیاستهای اختلافانگیز و استثماری استکبار، همین مسیر پر افتخار را طی کنند.
ایشان، پیشرفتهای علمی سیاسی و اجتماعی کشورمان را پس از پیروزی انقلاب، در یک ارزیابی منصفانه تحسینبرانگیز خواندند و خاطرنشان کردند: ایرانی که در دیکتاتوری پهلوی، «وابسته، عقبافتاده و ذلیل آمریکا و انگلیس» بود، اکنون به کشوری عزیز و مقتدر تبدیل شده که قدرتهای بزرگ به چشم یک هماورد منطقهای به او مینگرند و در تلاشند بر ظرفیتها و امکانات او در منطقه مسلط شوند که البته نمیتوانند.
کشور اسلامی الگو
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با استناد به تجربه تاریخیِ ایجاد و شکوفایی تمدن اسلامی افزودند: مسیر تبدیل ایران عزیز به یک کشور اسلامی الگو، البته زمانبر است و نیازمند همت و تلاش بی وقفه مسئولان و ملت میباشد.
رهبر انقلاب اسلامی تنها راه تبدیل ایران به یک کشور نمونه را تکیه بر ظرفیتها و امکانات داخلی برشمردند و تأکید کردند: تحقق این هدف، نیازمند راهبرد و برنامهریزی صحیح، کار و تلاش بیوقفه و پرهیز از تنبلی و بیکارگی، و اعتماد و اطمینان به دشمنان است.
ایشان خاطرنشان کردند: گاه دشمن موانعی بر سر راه ایجاد میکند که میتوان با عقل و تدبیر این موانع را برطرف کرد اما در هیچ شرایطی نباید به او اطمینان کرد.
تجربه برجام
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، «تجربه برجام» را نمونهای روشن از درستی ضرورت بیاعتمادی به دشمنان خواندند و خاطرنشان کردند: امروز حتی مسئولان دیپلماسی و کسانی که در مذاکرات حضور داشتهاند، این واقعیت را تکرار میکنند که آمریکا نقض عهد میکند و در ورای زبان چرب و نرم خود، به مانعتراشی و تخریب روابط اقتصادی ایران با دیگر کشورها مشغول است.
رهبر انقلاب افزودند: البته چندین سال است موضوع بیاعتمادی به آمریکاییها را تکرار میکنیم اما برخی، سختشان بود این واقعیت را قبول کنند.
ایشان با اشاره به مذاکرات هفته گذشته با پنج به علاوه یک در اروپا گفتند: در این جلسه، مذاکرهکنندگان ایرانی به طرفهای مقابل گوشزد کردند که نقض عهد میکنید، به تعهدات عمل نمیکنید و همچنان مشغول مانعتراشی هستید.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، گذشت بیش از 6 ماه از آغاز اجرای توافق هستهای را یادآور شدند و سؤال کردند: مگر بنا نبود تحریمهای ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از 6 ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده میشود؟ اگر نقض عهد آمریکاییها نبود آیا دولت نمیتوانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟
رهبر انقلاب با استناد به سخنان مسئولانی که قبل از اجرای برجام میگفتند پس از اجرای تعهدات ایران، تحریمها یکباره برداشته میشود افزودند: اما اکنون، بحث رفع تدریجی تحریمها مطرح میشود، چرا؟
ایشان با اشاره به ابراز ارادت و همراهی آمریکاییها در نامههای ارسال شده قبلی افزودند: حدود 2 سال پیش گفتیم ملت به عنوان یک تجربه به مذاکرات هستهای نگاه خواهد کرد تا ببیند آمریکاییها در عمل چه کار خواهند کرد و حالا مشخص شده که آنها بر خلاف وعدههای خود، همچنان به توطئه و تخریب مشغولند.
سم مهلک
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با تأکید بر تجربهاندوزی ملت ایران از رفتار آمریکا در قضیه برجام گفتند: آنها میگویند بیایید در مسائل منطقه هم مذاکره کنیم، اما تجربه برجام به ما میگوید این کار سمّی مهلک است و در هیچ مسئلهای نمیتوان به حرفهای آمریکاییها اعتماد کرد.
رهبر انقلاب افزودند: اگر دشمنِ انسان، حداقل به حرفش پایبند باشد میشود در برخی موارد با او گفتوگو کرد اما اگر مثل آمریکاییها، نابکار باشد و برخلاف لبخندِ ظاهری، از نقض عهد ابایی نداشته باشد، نمیتوان و نباید با او مذاکره کرد و این واقعیت، علت مخالفت مستمر بنده با مذاکره با آمریکاییهاست.
ایشان، مشکلات و چالشهای منطقهای ایران و آمریکا را با مذاکره، غیرقابل حل دانستند و تأکید کردند: باید با عزم راسخ در راه صحیح پیشرفت مادی و معنوی کشور حرکت کنیم؛ آن وقت همه خواهیم دید که دشمن به دنبال ما میدود نه ما به دنبال دشمن.
رهبر انقلاب با استناد به سخنان مسئولان دیپلماسی خاطرنشان کردند: آمریکاییها میخواهند همه چیز را بگیرند و هیچ چیز ندهند و مذاکره با چنین دولتی به معنای «انحراف از راه صحیح پیشرفت کشور، دادن امتیازهای پی در پی و تحمل عملی زورگویی، تخلف و نقض عهد» آنهاست.
وعدههای دروغ
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با اشاره به تعبیر فوقالعاده امام خمینی(رض) که آمریکا را شیطان بزرگ مینامید، افزودند: براساس آیات قرآن، شیطان در قیامت به پیروانش میگوید باید خود را سرزنش کنید که چرا به وعده دروغین من اعتماد کردید و امروز نیز بیتوجهی به دروغین بودن وعدههای آمریکا و اعتماد به او، مصداق همین مسئله خواهد بود. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، جوانان و فرهیختگان کشور را به تأمل در سیاستهای کشور در قبال آمریکا دعوت کردند و افزودند: این سیاستها بر اساس تجربه، شناخت دشمن، شناخت واقعی اوضاع کشور و منطقه و جهان، شکل گرفته است.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان با تأکید مجدد بر لزوم تکیه نظری و عملی مسئولان بر ظرفیتها و استعدادهای فراوان داخلی کشور، احیای واحدهای کوچک و متوسط و توجه به اقتصاد دانشبنیان را باعث کاهش ملموس مشکلات موجود خواندند.
ایشان با دعوت از مردم برای مصرف کالاهای داخلی از جمله لوازم خانگی افزودند: متأسفانه با وجود تأکید بر ضرورت ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه داخلی، بازارها پر از کالاهای خارجی است و تولید داخلی در فشار قرار دارد. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای برخورد قاطع با قاچاقچیان عمده و از بین بردن اجناس کلان قاچاق را، کاملاً ضروری برشمردند و افزودند مسئولین جنس قاچاق را جلوی چشم مردم آتش بزنند.
ایشان همچنین افزودند: ادامه وضع فعلیِ تولید داخلی، یعنی بیکاری جوانان، رکود بیشتر و زندگی دشوار مردم، اینها را که دیگر نمیشود با ارتباط با آمریکا و اروپا حل کرد، بلکه باید مسئولان اقدام کنند.
دغدغه معیشت مردم
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، مشکلات معیشتی مردم را دغدغه عمیق و مستمر خود خواندند و افزودند: همه مشورتها با صاحبنظران نشان میدهد راه حل این مشکلات تنها در گرو توجه و تکیه بر ظرفیتهای داخلی است.
ایشان رفت و آمد ماههای اخیر تجار خارجی را، حداقل تاکنون بینتیجه خواندند و افزودند: هدف آنها، تسلط بر بازار مصرف داخلی است در حالیکه این مراودات باید به سرمایهگذاری واقعی و انتقال فناوری جدید بینجامد.
رهبر انقلاب، جلوگیری از فساد داخلی را، از مهمترین مسائل برشمردند و افزودند: مسئولان، الحمدلله صریحاً اعلام کردهاند که جلوی حقوقهای گزاف و زیادخوریها را میگیرند و در برخی بخشها هم اقداماتی شده است که باید گسترش یابد و دنبال شود.
ایشان مسئولان را در رفتار و گفتار به ضدیت و مقابله با اشرافیگری فراخواندند و افزودند: وقتی اشرافیگری در قلههای جامعه به وجود آمد، سرریز آن به بدنه مردم هم کشیده میشود، بنابراین باید با فرهنگ اشرافیگری کاملاً مقابله کرد.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با اشاره به سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» افزودند: البته کارهایی شده است اما باید نتیجه این کارها، برای مردم محسوس و ملموس باشد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به مسائل و شرایط پرغوغای امروز منطقه پرداختند و در تحلیلی کلان خاطرنشان کردند: در این مسائل نیز پای آمریکا در میان است.
خنجر آل سعود
حضرت آیتالله خامنهای، علنی کردن ارتباطات دولت سعودی با رژیم صهیونیستی را خنجری بر پشت امت اسلامی خواندند و افزودند: این کار سعودیها گناه و خیانتی بزرگ است اما در این غلط بزرگ نیز آمریکاییها نقش دارند، زیرا دولت سعودی تابع و مسخّر و چشم به دهان دولت آمریکاست.
ایشان، تجاوز به یمن، بمباران بیوقفه «خانهها، بیمارستانها، مدارس» و کودککشی مستمر را جرم بزرگ دیگر دولت سعودی برشمردند و گفتند: این جنایات نیز با تسلیحات آمریکایی و چراغ سبز آنها صورت میگیرد.
رهبر انقلاب افزودند: متأسفانه حتی وقتی سازمان ملل پس از مدتها قصد محکوم کردن این جنایتها را دارد، با پول، تهدید و فشار، دهان آن را میبندند.
دبیرکل روسیاه
ایشان خاطرنشان کردند: دبیرکل روسیاه سازمان ملل به این فشارها اعتراف کرد، اما باید به جای اعتراف کنار میرفت، نه آنکه بماند و به بشریت خیانت کند. حضرت آیتالله خامنهای، قضیه بحرین و ورود لشکر نظامی بیگانه برای اعمال فشار بر مردم این کشور را نمونه دیگری از اقدامات مورد حمایت آمریکا خواندند و تأکید کردند: امروز دولت سعودی در دست افراد نابخرد است اما تحلیل دقیق مسائل نشان میدهد که دست آمریکا در تمام این قضایا وجود دارد.
ایشان همچنین به نقش آمریکاییها در ایجاد و تقویت گروههای تکفیری با هدف اختلافافکنی در امت اسلامی، ترویج «اسلام اموی و مروانی» و بدنام کردن «اسلام حقیقی» اشاره کردند و افزودند: آمریکاییها ادعا میکنند که علیه گروههای تکفیری ائتلاف تشکیل دادهاند، در حالیکه کار مؤثری علیه آنها انجام نمیدهند و طبق برخی گزارشها به این گروهها کمکهایی نیز میکنند.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: البته گروههای تکفیری امروز دامن حامیانشان را هم گرفتهاند، زیرا به قول ما ایرانیها، هر که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد. حضرت آیتالله خامنهای در نوعی جمعبندی از این بخش سخنانشان، آمریکا را بهوجود آورنده یا تشدیدکننده مشکلات منطقه دانستند و تأکید کردند: ملتهای منطقه قادر به حل این مسائل هستند و ما ضمن دعوت دولتهای منطقه، به آنها خاطرنشان میکنیم آمریکا قابل اعتماد نیست و به دولتهای عرب به چشم ابزاری برای حفظ رژیم صهیونیستی و تحقق منافع استکباری خود در منطقه نگاه میکند. ایشان، راهحل مسائل منطقه را «اتحاد ملتها و دولتهای مسلمان» و «ایستادگی در مقابل اهداف استکباری آمریکا و برخی دولتهای اروپایی» خواندند و افزودند: باید این اهداف را شناخت و در مقابل آنها ایستاد و ملت ما نیز در همین مسیر، محکم ایستاده است.
آمریکای کودتاچی
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند با وجود همه تلاشهای آمریکاییها نقشهها و برنامههای آنها افشا شده و آمریکا در منطقه روز به روز، رو به ضعفِ بیشتری است.
حضرت آیتالله خامنهای دخالت و دشمنی آمریکا را منحصر به جمهوری اسلامی ایران ندانستند و افزودند: در قضایای اخیر ترکیه اتهامی قوی وجود دارد که کودتا با تدبیر و تدارک آمریکاییها انجام شده که اگر این مسئله ثابت شود، رسوایی بزرگی برای آمریکا خواهد بود. ایشان با اشاره به روابط خوب ترکیه با آمریکا به عنوان متحد منطقهای، خاطرنشان کردند: آمریکاییها با اسلام و گرایش اسلامی مخالفند، بنابراین در ترکیه نیز که گرایشهای اسلامی وجود دارد، کودتا به راه میاندازند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته این حرکت سرکوب، و آمریکا در چشم مردم ترکیه نیز منفور شد و آمریکاییها در عراق، سوریه و نقاط دیگر نیز به همین شکل، رو به ضعف هستند.
نصرت الهی
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وعده قطعی الهی در نصرت یاریدهندگان دین خدا افزودند: اگر ملت ایران به این وعده قطعی خوشبین باشد و مقدمات آن را فراهم کند، همه مشکلات برطرف خواهد شد. ایشان در ابتدای سخنانشان با اشاره به نزدیک بودن ماه ذیقعده (یکی از 4 ماه حرام) افزودند: تعبیر ماه حرام به معنای احترام بیشتری است که خداوند برای این ماهها قائل شده و برخی کارها را در آنها حرام کرده است و به علت همین احترام الهی، باید در ماههای حرام، با توجه بیشتر به درگاه خداوند روی آورد و در کسب معنویت تلاش بیشتری کرد.
در این دیدار قشرهای مختلفی از مردم استانهای آذربایجان غربی، اردبیل، سیستان و بلوچستان، لرستان، کرمان و کرمانشاه حضور داشتند.
کیهان
کلمات کلیدی:
1- تلاطم امواج، هر چند زورقها را واژگون کند اما قادر به هماوردی با دریا و اقیانوس نیست. بلکه هر چه امواج متلاطمتر باشد، عظمت دریا بیشتر به چشم میآید. همان روح خدایی(ره) که درباره خبر فتح خرمشهر فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، خبرهای ناگوار را هم با آرامش پذیرا میشد چنان که در ماههای آغازین جنگ وقتی خبر سقوط یکی از شهرها را به ایشان میدهند، فقط میگوید «جنگ همین است دیگر»! و بعد «اللهاکبر»! تکبیرهًْ الاحرام میگوید و به نماز میایستد. از متن همان طمأنینه و آرامش مبتنی بر توکل حضرت حق است که امروز پایگاههای مهم استکبار یکی پس از دیگری در چهار گوشه غرب آسیا سقوط میکند.
2- روز پنجشنبه گذشته آن هنگام که رهبرمعظم انقلاب به ارزیابی مذاکرات هستهای پرداختند، آنچه بیش از همه به چشم آمد، وقار و آرامش و متانت ایشان با وجود بیان دغدغههای مهم درباره این مذاکرات بود چنان که پایگاه اینترنتی گروهک ملی-مذهبی در تحلیل خود خاطر نشان کرد «پاسخ آیتالله خامنهای به مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز- که تفاهم لوزان را پیروزی بزرگ دیپلماتیک خوانده بود- نوعی خونسردی بود... رهبر جمهوری اسلامی به خاطر نقش ایران در پروندههای مهم منطقهای، دارای برگهای برنده و میدان مانور است. تأکید او بر اجماع داخلی در کشور در شرایطی بود که اوباما از اختلاف در آمریکا و نوعی موازیسازی سخن گفت». این برداشت البته، غریب نیست.
پیش از این بارها رسانههای غربی به آرامش رهبر معظم انقلاب در مدیریت چالشها اذعان کردهاند چنان که روزنامه والاستریت ژورنال چندی پیش تصریح کرده بود «رهبر عالی ایران مسائل جانبی را که غرب پدید میآورد، به خوبی مدیریت میکند در حالی که ما در این توهم هستیم که تحریمها، سلاح برنده است و میتواند ایرانیها را متوقف کند». یا هفتهنامه اکونومیست که نوشته بود «مدیریت آیتالله خامنهای در بحرانها بینظیر است. او به روش غیرمتعارف اما کارساز بحرانها را مدیریت میکند و این یکی از دلایل مقاومت و پایداری جمهوری اسلامی در برابر مسائلی است که از نگاه دیگران بحران و مشکل بسیار جدی ارزیابی میشوند». به همین دلیل هم صدای آمریکا در تحلیلی تصریح کرد «تنها راهی که تحریمها میتواند موثر واقع شود این است که گروهی در ایران دستها را بالا بگیرند اما تا زمانی که آقای خامنهای تصمیمگیر نهایی است چنین اتفاقی امکانپذیر نیست و جمهوری اسلامی عقبنشینی نخواهد کرد». در فرآیند تقابل منطق عزت، حکمت و مصلحت با سیاستهای استکباری بود که روزنامه فرانسوی لوموند دو سال پیش اذعان کرد «مذاکره با ایران به کابوسی برای قدرتهای غربی و مایه افسردگی آنان تبدیل شده چرا که نمیتوانند رهبر ایران را بترسانند(!) مقاومت ایران به محک آزمایش جهان چند قطبی تبدیل شده است.»
3- بیانات روز پنجشنبه رهبرمعظم انقلاب ضمن آن که پاسخ به چند شبهه بود، اقتدار نظام اسلامی (معطوف به ملت) را به رخ دشمنان کشید و توپ را مجددا به زمین دشمنانی برگرداند که سعی کرده بودند بیانیه لوزان را بهانهای برای ذوقزدگی تجدیدنظرطلبان و ناامید کردن ملت و نخبگان ایران قرار دهند. ایشان فهرستی از دغدغههای مفهوم و انکارناپذیر نزد عوام و خواص را مطرح کردند که به نوبه خود، مؤاخذه برخی افراد سادهانگار یا مغالطهگر است. «اینکه گفته شود جزئیات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، حرف دقیقی نیست»، «مسئولان باید مردم و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند، ما چیز محرمانه و مخفی نداریم؛ این مصداق همدلی با مردم است، همدلی که ما گفتهایم چیز زورکی نیست»، «من گله کردم از بعضی دوستان که میگویند جامعه بینالمللی! جامعه بینالمللی در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین»، و «مذاکره فقط در موضوع هستهای است»، نقد لطیف و تذکر توأم با عطوفت مقتدای انقلاب نسبت به محافلی است که به هر انگیزهای سعی کردند بیانیه لوزان را به عنوان «یک پیروزی مشعشع تاریخی»(!؟) و البته برگشتناپذیر و غیرقابل چون و چرا که مهر رهبری پای آن است جا بیندازند و منطق کورباش و دورباش را بر این شبه توافق پر از ابهام حاکم کنند و خواسته یا ناخواسته شعار راهبردی معظمله درباره همدلی و همزبانی را مصادره به مطلوب خود کنند. همچنین بیانات معظمله، رد صریح این اظهارنظر برخی مسئولین بود که میگفتند مذاکرات محرمانه است و مردم و نخبگان 3 ماه دیگر صبر کنند وقتی توافق قطعی شد -یعنی کار از کار گذشت- آنگاه از جزئیات مطلع میشوند! ایشان تصریح کردند این نوع رویکرد زورکی که همدلی نیست. تذکر دیگر درباره نیفتادن در دام تبلیغات غرب و «جامعه جهانی» معرفی نکردن زورگویان بدعهد و متقلب عالم است و اینکه در بحبوحه نقض عهدها و خباثتهای مکرر آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در همین یکی دو سال اخیر- نظیر اعمال بیش از 130 تحریم جدید که نشانه روشن عداوت و خباثت است- خوشبینی به گسترش مذاکرات به حوزههای دیگر فاقد الزامات عقلی است.
4- تأکید بر استقبال از توافق خوب و اینکه توافق نکردن بهتر از توافق بد است در کنار مرور برخی دلایل عدم اعتماد و خوشبینی به آمریکا، فضای مانور را از رسانههای تحریفگر و حلقومهای مغالطهکار میگیرد. به عبارت دیگر محل واقعی نزاع و اختلاف در این بیانات کاملاً روشن میشود. نه خود مذاکرات اصالت دارد- چنان که برخی شیفتگان بیاراده مطرح میکنند- و نه صرف توافق به هر قیمت میتواند در تراز منافع و عزت ملی موضوعیت داشته باشد به ویژه اینکه به تصریح معظمله، انتشار فکتشیت (گزارش برگ) کذایی از سوی مقامات آمریکایی مقارن با انتشار بیانیه مشترک نشان از بیصداقتی طرف اصلی مذاکره دارد. ایشان بدین ترتیب سستی یک دوگانه مغلوط را نیز مبنی بر اینکه یا باید به مذاکره کنندگان ایرانی اعتماد داشت و بنابراین هر چه را پذیرفتند پذیرفت و یا اینکه در محتوای بیانیه و توافق دقت و تأمل کرد و توافق بد را پس زد که در این صورت به معنای بیاعتمادی به مذاکره کنندگان است! نشان دادند. رهبر انقلاب با رد این انگاره غلط - یا مغالطه- برای چندمین بار تصریح کردند که به تیم مذاکره کننده اعتماد دارند و در عین حال به شهادت واقعیتهای دور و نزدیک، آمریکا را «اهل فریب و دروغ و نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح» میشمارند. این واقعیت چنان آشکار است که سیروس ناصری (عضو ارشد اولین تیم مذاکره کننده آقای روحانی) 3 بار در سال گذشته (24 آبان در مصاحبه با ایسنا، 25 بهمن در مصاحبه با خبر آن لاین و اوایل اسفند در مصاحبه با اعتماد) تصریح کرد «هیئت مذاکره کننده باید به دقت جزئیات را بررسی کند تا تجربه توافق ژنو تکرار نشود، اتفاقی که با اجرای توافق ژنو افتاد، اتفاق مثبتی نبود و معلوم شد 5+1 به ویژه آمریکا هر جا که برخی موارد روشن نباشد، سوءاستفاده میکنند»، «دغدغه سوءاستفاده آمریکا از توافق دو مرحلهای که توسط رهبری مطرح شد یک دغدغه عمومی است. توافق ژنو از سوی آمریکاییها مورد سوءاستفاده قرار گرفت» و «مسیر توافق ژنو منجر به این شد که نه تنها آمریکاییها بلکه اروپاییها با سوء تعبیرها و تفسیرها، اقدامات روشنی که مغایر با روح تفاهم کلی است انجام میدهند». بیانات رهبر معظم انقلاب، منع ادامه حرکت بر ریل اعتماد و خوشگمانی بیمبنا به آمریکا و پیشه کردن واقعگرایی در کنار اخذ ضمانتهای لازم -نظیر لغو فوری و بلافاصله همه تحریمها که مورد تصریح رئیسجمهور محترم نیز قرار گرفت- است.
5- همچنان ابهامات مهمی در مذاکرات و متن و حواشی بیانیه لوزان وجود دارد که باید برطرف شود. اگر دشمنان همچنان تهدید میکنند که گزینه نظامی روی میز است یا سگ زنجیری آنها از بمباران تأسیسات اتمی ایران سخن میگوید، چه دلیلی وجود دارد که بخشی از غنیسازی ما- و لو به شکل محدود- در تأسیسات امن فردو انجام نشود و مثلاً یکهزار دستگاه از 5 هزار سانتریفیوژ مشغول غنیسازی در فردو دایر نباشد؟ یا اینکه این چه منطقی است که هر مکانی را طرف غربی «مشکوک» اعلام کرد، باید ذیل پروتکل الحاقی و حتی نظارتی گستردهتر و فراتر از آن مورد بازرسی قرار گیرد؟! و اصلاً کدام نهاد بیطرفی برای این بازرسیها چارچوب عقلانی روشن میکند؛ آمانو که گماشته آمریکاییهاست؟! (اوباما میگوید ایران نمیتواند مکانیزم ما را در این باره وتو کند). اگر قرار شد حاصل چندین سال غنیسازی را اکسید یا صادر کنیم و به رقمی ناچیز برسانیم آیا میتوانیم در صورت نقض عهد آمریکاییها و اروپاییها، ما نیز این ظرفیت یا اصل سیستم غنیسازی از هم گسیخته را بلافاصله به حالت اول برگردانیم؟ اصلاً یک سؤال مهم ریاضی! اگر قرار است در ازای توقف فعالیت 14 هزار سانتریفیوژ دلمان خوش باشد که 5 هزار دستگاه به غنیسازی- البته غیرصنعتی- ادامه میدهند و در عین حال قرار دیگر این باشد که ذخیره 10 هزار کیلوگرمی اورانیوم غنی شده به 300 کیلوگرم کاهش یابد، در این صورت قرار است آن 5 هزار دستگاه دقیقا چه کاری را انجام دهند؛ چرخ کردن اورانیوم غنی شده و تبدیل آن به اورانیوم غنی نشده یا اینکه قرار است در یک طرف مشغول نمایش غنیسازی و در طرف دیگر مشغول خنثیسازی اورانیوم غنی شده باشیم؟!
6- هدف پنهان آمریکا از مذاکرات آنگونه که 2 سال پیش نیویورکتایمز نوشت «شکستن اسطوره ایستادگی ایران است». این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که به بیان جرج فریدمن (مدیرموسسه استراتفور) در مصاحبه با روزنامه آکشام «نفوذ ایران از دامنه رشته کوههای هیمالیا در افغانستان تا سواحل دریای مدیترانه امتداد یافته است. کاملا محرز است که سیاست هستهای آیتالله خامنهای براساس دو اصل پایهریزی شده، اول اینکه تا زمانی که عقبنشینی کنید، قدرتها به شدیدترین نحو به تهدیدهای خود ادامه میدهند و دوم اینکه تا زمانی که تهدید وجود دارد، مصالحهای انجام نخواهد شد». آمریکای مستأصل در برابر انقلاب اسلامی و ملتهای بیدار شده منطقه، اولویت استراتژیک خود را اعاده حیثیت ابرقدرتی به واسطه القای ضعف ایران قرار داده است. اوباما در عین حال مایل است این راهبرد را با تاکتیک فریب و تعامل و توافق به قطعیت برساند و آنگاه معرکهگیری را آغاز کند همچنان که او و تیمش درباره یک چرکنویس- تعبیر دکتر ظریف از بیانیه لوزان- هیجانزده شدند و مافیالضمیر خود را بیرون ریختند. در مقابل اما جبهه امت-امامت قرار دارد که در آن امام و امت اعتماد کامل به یکدیگر دارند. حتما به خاطر دارید سخنان فرید زکریا- از چهرههای مطبوعاتی نزدیک به اوباما- در تیرماه سال 89 و در روزنامه واشنگتنپست را که تصریح کرد «برخلاف تبلیغات ما آیتالله خامنهای همچنان محبوبترین سیاستمدار ایران است، این را مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک به من گفت که مدتی هم در ایران زندانی بود. من از حامیان سرسخت اپوزیسیون در ایران هستم اما جمهوری اسلامی مشروعیت دارد». 8 ماه بعد مهاجرانی که خود را رئیس اتاق فکر جنبش سبز در خارج معرفی میکرد ضمن سخنانی در کتابخانه کنزینگتون تصریح کرد «یک نقطه خاکستری و نه حتی تاریک در زندگی آیتالله خامنهای وجود ندارد». ایمان به وعدههای الهی و شرافت و عزت و پاکی ملت ایران، همه سرمایه مردی الهی است که در تلاطم سهمگین امواج چالشها خم به ابرو نمیآورد و با وجود دغدغههای بزرگ، با وقار و متانت و امید تمام، منش دریا را پیشه میکند. او دست پرورده امام بزرگوار است و به تعبیر دیولت «راز قدرت خامنهای پاسداری از میراث خمینی است. ما در غرب آن قدر دین را ضعیف کرده و به حاشیه راندهایم که قدرت و توانایی آن را دست کم میگیریم و متوجه نمیشویم که میتوان برای خدا مبارزه کرد. خمینی در سال 1980 حمله عراق را اینگونه تفسیر کرد. محبوبیت خمینی پس از 20 سال از درگذشت او همچنان به قوت خود باقی است. آنچه خامنهای واقعا به آن معتقد است خواستهها و سفارشهای خمینی است و همین راز قدرت خامنهای است».
محمد ایمانی
کیهان
کلمات کلیدی:
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
1393/11/1
مطالب مرتبط :
بازتاب گسترده پیام مقام معظم رهبری به جوانان غربی در رسانههای ایتالیا
فیلم/ بازتاب نامه رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی
کلمات کلیدی: نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی